پیشنوشت: فکرش را بکن، بیایی، ببینی، بخندی و بعد ناگهان تمام ستونهای ویرانشدهی زندگیات، یکجا، سرپا شوند و تو به خودت بگویی، ای بابا، دنیا هنوز خوشگلیاشو داره!
چرا دروغ، راستش اصلا فکرش را نمیکردم اینبار، اینقدر زود از نبودن، خسته شوم! اما این اتفاق شیرین، قطعا طعم دوباره نوشتن را دگرگون خواهد کرد! باشد که همیشه شاد باشیم!
ادامه مطلب
درباره این سایت